من دیگه دریایی شدم !!!

همیشه شنیده بودم دریا خیلی قشنگه. دریا بهت آرامش میده و خلاصه کلـــی تعریفای خوبه دیگه .

 اما تا خودت نری و ببینی نمی تونی حرفای دیگرانو درک کنی .  

منم یه ماهه پیش بالاخره دریا رو دیدم. و چه خوب شد که دیدم. حالا از اون موقع تا حالا هر وقت دلم می گیره دلتنگ دریا می شم. نمی دونم چه حسی توش بود که اینجوری بهم منتقلش کرد. گاهی دلم می خواد کنارش بشینم و تا خود صبح باهاش حرف بزنم.

دیگه دلم هر وقت دریایی میشه؛ ناخواسته اشک تو چشام جمع میشه. تا حالا فکر می کردم بعد از خدا سه تا نعمت زمینی هستن که باعث آرامشت میشن. مادر، آسمون و بارون. اما حالا دیگه می خوام دریا رو هم  به این لیست اضافه کنم.

هر چند فکر کردن به خود دریا و صدای موجها هم شادیه خاصی بهت میده . نشستن روی شن های خیس ، هیاهوی رسیدن موج به ساحل، دیدن کلی صدف که با هر موج به تو میرسه؛ حسه باور نکردنی بهت میده.

حالا می فهمم چرا دیدن دریا می تونه اینقــــــدر آرومت کنه. انگاری هر موجی که بهت می رسه، کلی از غم و غصه هاتو  با خودش می بره. می بره یه جـــــای دوووور و به جای همشون سخاوتمندانه بهت آرامش هدیه میده.

هر روز که می گذره بیشتر و بیشتر دلتنگ آرامش دریا و متانت ساحل میشم.

من دیگه خیلی وقته دریایی شدم.!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد