تعارف تیکه پاره کرن ما ایرانیا


میگن ایرانیا استاد تعارف تیکه پاره کردن هستن و تو دنیا لنگه ندارن . با اینکه هیچ جای دنیا رو تجربه نکردم اما این یه موردو قبول دارم اساسی که هیچ کجاااای دنیا ملت تعارفی مث ایران نداره . 

بگذریم اینارو گفتم که مقدمه ای باشه واسه اتفاقی که امروز شاهدش بودم .

امروز سوار یه تاکسی شدم که ماشاله آقای راننده اگه در المپیک تعارف تیکه پاره کردن شرکت میکرد؛ حتماً مدال طلا رو شاخش بود . 

" آقا خیلی مخلصیم ، عزیییییییزمی ، چشششم در خدمتیم و از همه مهمتر بفرمایید قابل شما رو نداره.... واله بخداااا  "

وااای از بس این بشر تعارف تیکه پاره میکرد من یه لحظه تصمیم گرفتم یه درس درست و حسابی بهش بدم تا بعد از این دیگه یاد نگیره به کسی تعارف الکی بکنه.  

خلاااااااااصه به خودم گفتم اگه به من گفت قابل نداره . منم بهش کرایه نمیدم و بی توجه درو می بندم و میرم . همینجور که در حال نقشه کشیدن واسه آقای راننده بودم؛ صداش منو به خودم آورد که خانم شما بعد از 2 ماه از نرخ جدید کرایه ها خبر نداری؟ و متوجه شدم اون خانمه به  علت نداشتن پول خورد 100 تومن کمتر بهش داده. 

وااااای منو بگوووو آتیشی شده بودم و میخواستم قبل از پیاده شدن جوابشو بدم که دیگه رسیدم . خودمو کاملاً آماده کرده بودم که بگه قابل نداره تااااا .... ولی نگفت.

 اما چون اعصابش خورد شده بود ؛موقع پس دادن بقیه پوله من کمی قاطی کرد و گفت: " ببخشید خانم . اعصاب واسه آدم نمیذارن که."

منم خوشحاااااال از فرصت پیش اومده ، فرصتو غنیمت شمردم و گفتم : " آقااااا یا این همه تعارف تیکه پاره نکن و نگوووو قابل شمارو نداره یا اگه گفتی دیگه اعصاب خودتو واسه 100 تومن خراب نکن " 

و بدون اینکه بهش اجازه حرف زدن بدم خیلی خونسرد پیاده شدم و رفتم. 



خدارو شکر


با وجود اینکه خیلی بهم بد کرد اما خیلی چیزا ازش یاد گرفتم .

حتماً منم واسش همینجوری بودم.

خدارو شکر واسه هم یه فایده ای هم داشتیم.



بهش گفتم: " نمیدونم چرا اینقدر سرد شده با من. حتماً یکی زیر آب منو پیشش زده ."

خندید و گفت: " مگه رییست بوده که بخوان زیر آبتو بزنن "

گفتم : " مگه زیر آب دوستی ها رو نمی زنن؟ "

یه لحظه فکر کرد اما چیزی نگفت.



وفاداری


 گفته بود اگه جواب مثبت بهش نده میره خودشو میکشه. 

هفته بعد شنید  رفته خواستگاریه یکی دیگه  !!!!


خاطره ها


در گذرگاه زمان،

خیمه شب بازی دهر با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد .

عشق ها می میرند؛

رنگ ها رنگ دگر می گیرند؛

و فقط خاطره هاست  گرچه شیرین و چه تلخ ،

دست ناخورده به جای می مانند.


از : نمیدونم


نیز


نکند تو این همان " نیز " هستی که همیشه از خیال ما می گذری .....


از : نمیدونم


طعم زندگی


نگاه تو تلخ
اشک های من شور
یادت شیرین
زندگی من با مزه است .



از : نمیدونم


یه پاکن میخوام !!!


 2 روزه که اعصابم کامـــــــــــــــــــلاً خط خطی شده !!!!

نمیدونم خودم خط خطیش کردم یا یکی دیگه این کارو کرده .

خدا جونم به پاکن میخوام که پاکشون کنم .
یه پاکنی که اثری از خط ها بجا نذاره .
یه دونه واسم می فرستی؟

کوچه علی چپ کجاست ؟


اونی که خودشو میزنه به اون راه کجا میره؟؟ یعنی میره  کوچه علی چپ ؟ ؟

اصلا ً این کوچه کجا هست؟  کسی هست که آدرسشو به منم بده ؟ 

امشب هر جوری هست؛ باید خودمو برسونم اونجا 




سکوت


سکوت علامت رضاست یا جواب ابلهان خاموشی است ؟